باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی
باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی

علیخانی:))

میدانم در این ساعات علیخانی روی انتن زنده شبکه سه، هی ب خودم میگم ن امسال نمیرم ببینمش...ولی نمیشه مگ میشه کسی ک سال هاس با اون لحظه های اخر سالو سپری کردی امسال کاتش کنی، نکنه میخای انتقام ۹۵روبگیری...تی ویو روشن می کنم همین الان صداش تو گوشمه و میخندم ...اما مث اینک اخرای برنامه امشبه نمیدانم شاید...

امروز هزار بار خاستم بیام پست بذارم اما هی حذف کردم مث شیری ک هزار بار ب طعمه اش نزدیک میشه و بی خیالش میشه...

امروز شهر من بارون بارید اونم چ‌بارونی ک اخراش شد برف...

و من رفتم زیر بارون کلی حال داد و هرگز نتونستم درک کنم اونایی ک بارون میبارع چتر میگیرن رو سرشون ینی چی؟معنیش چیع باید خیس شی ؟نمیفهمم...


۹۵انگار گریش گرفته ...

علیخانی میگ:الان مرور ارزوهاس ارزوهایی ک اول ماهو، اول سالو دویدی براش اما نرسیدی، مرور کن...

کلی حرف تو دلمه اما چرا از تایپش فراریم؟

برم علیخانی...

اه از این علیزاده ایی بدم میاد...


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد