باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی
باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی

من معلمت...

غم انگیز ترین لحظه عمر من اون جایی بود ،ک امروز پشت تلفن ،گفتید ،بابات حرص میخوره  بهش فشار میاد وقتی تورو این جوری میبینه ،مادرت ...و من معلمت...

جمعه باید دست پر باشم اما تا الان خالی خالیم...


نظرات 1 + ارسال نظر
بهار سه‌شنبه 6 تیر 1396 ساعت 11:28

پریسا من بهت ایمان دارم مطمئنم که موفق میشی مطمئنممممممم
میشه استرس نداشته باشی؟ از چی میترسی؟ چرادستت خالیه؟ امسال رو واقعا خوب خوندی پریسا.. مطمئنم که بهترین نتبجه رو میگیری و ورودی مهر شریف هستی:)

++ پریسا نمیتونم وارد اکانت جیمیلم شم:(((

هی بهار ،امان ای امان بهار...
هیچ کس نمی تونه بفهمه من چقد وضم داغونه شریف ک هیچ این روزا یکی از دانشگا های تهران ارزومه ،دیگ حضرت شریف بماند...همه فک میکنن من ته گندی بزنم 700،800میشم اما من خودم می دونم چقد وض خرابه...
اکانت من فک کنم سالم باشه ...
من از خالی بودن سرشارم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد