باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی
باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی

میترسم

از تو خدا اره میترسم نشه ،میترسم ک مچمو بگیری ازت میترسم

وجودم یخه ،میبینی اشکام داره میاد پایین درد همیشگی هم داره خودشو نشون میده

خدا من تاوان این راهو دادم خیلی هم دادم

اگ نشه حسرت ی عمره

خستم چ جوری بفهمونم خستم.ازت میترسم

این خاب های لعنتی امروز بارها ب خودم گفتم خاب بود اروم باش

خدا نذار تا ابد یدک بکشم حقیقتی ک حقم نیس


نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه جمعه 24 شهریور 1396 ساعت 08:41

چقد میفهممت وچقدر شبیه همیم ما
به خدا بسپار پریسا جان ورها شو
هرچی برات پیش بیاره بهترینه

اخ فاطمه
ب خودش سپردم
ولی نگام نکرد ،ب ناحق،حقم پایمال شد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد