تصورات باورانه

سروش یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 01:46

سلام باور جان،دختر جذاب دوست داشتنی باهوش و پر از هدف...
تقریبا از زمان اغا ز فعالیتت در این جا میخوندمت...ولی به قول خودت خاموش...
باور جان منم شبیه ارزوهایت هستم هرچند شاید نه به زیبایی ارزوهای تو،د ارزوهای تو عشق عجیبی بیداد میکند...من در دهه80وارد دانشگاه صنعتی شریف شدم و بعد اتمام کار شناسی اپلای امریکا گرفتم و وارد یکی از دانشگاه های رنک بالاش شدم...
حالا تحصیلاتم تموم شده،و در ان جا مشغول به تدریس هستم و در چن تا ازمیشگا و شرکت مشغول فعالیتم...واقعیتش همان حرفی ک خودت میزنی منم دنبال ی اپلای حسابی بودم...برا همین در دانشگا شریف چن تا طرح و مقاله دادم که خو دانشگان برام دعوت نامه فرستاد و کل هزینه رفتنمو داد ،وخلاصه راهی شدم...حالا در این جا ب تمام ارزوهایم رسیدم اما سختی زیادی کشیدم ،با خواندن پست های تو گذشته ام تکرار میشه...امشب این پستت را که نوشتی ،گفتم طبق امر خودت روشن بشم...
باور جان مطمنم ی روزی جواب این همه سختیو میبینی...من تحسینت می کنم که پای هدفت موندی...چون جنس ارزوهاتو میشناسم...اما اینو بدون هرچند خودت واقفی،فقط با رفتن به شریف سختی هایت ده برابر میشو ...پس سعی کن از این وزها مثل ققنوس بیای بیرون...و باور جان امیدوارم ان اپلایی ک به دنبالش هستی بعد از اتمام فارغ التحصیلی در دانشگاه شریف اتفاق بیفتد...شریف شرایط خوبی داره برا پیشرفت ،به شرط تلاش خودت...که مطمنم تلاشت هم بیشتر میشه...
اما نظر من در باره باور...
دختری جذاب،بامزه،لج باز،عاشق خداشه...
خیلی متفکر وجزیی نگره ،اون پستایی ک میای مودتو ب قوانین فیزیک و ریاضی بسط میدی برام جذابه.
و به نظرم یه غرور کاملا اگاهانه داری...
و به شدت کمک رس بقیه...
و مطمنم اولش ی مهندس بعد ی خانوم دکتر خوبی میشی بعد دوره پی اچ دی...
ترجیحم اینه خانوم دکتر صدات بزنم...چون دوست دارم تا ته ارزوهات بری...

واقعیتش سوپرایز شدم،فقط صادقانه بگم اولش شک کردم بعد ای پیو ک چک کردم مطمن شدم...
اولا ممنونم برا این ک وقت گذاشتید و برام نوشتید...
واقعیتش ذوق زده شدم ،حس خوبیه کسی شبه اینده منه برام مینویسه ...
و‌خیلی ممنون برا اون همه لطف نسبت ب من...
اولا اقای مهندس،ن اقای دکتر شما تا تهشو رفتید دیگ ب هر حال مهندس دیروز ,دکتر امروز
امیدوارم منم تا تهشو برم منم بتونم تا اخرش مقاومت کنم و تمام تلاشمو بکنم...
بله قطعا یونی شریف اون بیسو فراهم میکنه برا پیشرفت....منم اپلای این شکلی ارزومه...امیدوارم توفیقشو پیدا کنم...
چ‌ حس خوبیه الان ب تمام ارزوهاتون رسیدید و راضی هستید...من مدت زیادیه این حسو تجربه نکردم...
بازم ممنون ،کلی ذوق کردم...تا این جا ک ب تمام ارزوهاتون رسیدید ایشالا از این جا ب بعدم همین طور باشه...یاحق

تو بگو یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 02:02

من خودمونی نظر میدم...
ی دختر کله شق ،لج باز ،ی دنده...حساس ،زود رنج ولی انقد درون گرایی ک ادم اصن نمیفهمع تو الان ناراحتی یا خوش حال...و این تواناییو داری ناراحت باشی ولی خودتو خیلی شاد نشون بدی و برعکس...ب شدت مجهول ی قلق خاصی داری...
و اینک خوش ب حال اونایی ک با تو رفیقن چون تو رفاقت زیاد میذاری کم هم برداشت میکنی...
با معرفت ...نقش نیروی امداد گرو داری...سنگ صبور خوبی لعنتی...
و پر از هدف...فوق العاده درون گرا...احساسی خاموش،ینی ظاهرتو ربات نشون میدی ولی ب شدت احساسی...انگیزه دهنده لاکچری...
و خدا نکنه ارزویی بکنی تا تهشو میری...
در ی کلام ب نظرم تو خیلی ادم مجهولی هستی ب قول خودت از اون معادله هاس ک اعصاب زیادی میخاد تا حل شی،و بعد حل شدن تازه میفهمی هنوز مونده و یا شایدجواب غلطه...

الان من حق ندارم بپرسم تو کی هستی ک بهتر از باور ،باور رو میشناسی؟
ای پیتم ک درس درمون نی...
در کلم تو هر کی هستی اولین نفری بودی خوب منو شناختی...و چه بده نمی دونم تو کی هستی؟
شایدم نمیشناسم و برداشت خودتو نوشتی...
ولی انقد درس و جزیی؟محالع...
خداروشکر یکی پیدا شد درس مارو شناخت:))

گلاویژ یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 07:54 http://shade.blog.ir

واقعا بگم؟
بگم می گما
نذار دهنمه وا کنم

از خودت میترسی،چون منم بلافاصله ،دهن خویش را میگشایم

نرگس یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 08:27

من نمیگم ،برابالا بردن دیوونه ها
:)))

خدا تو رو براشون نگ داره،مر۳۰ک هستی دادا...نترکی تو

Nelii یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 11:15 http://nelii75.blog.ir

به نظرم دختر باهوش و فهمیده ای هستی:)
خیلی با انگیزه ای،بعد هر بار زمین خوردن دستت رو میذاری رو زانوت و بلند میشی و از اول شروع می کنی.
عاشق خدایی و تو پستات کاملا مشخصه.

او خانوم پزشک اینجی بیده
مرسی از لطفت...
دیگ باید دست و زانو بذاریم وگرن چلاق میشم
از بالا اشاره میش خدام عاشق ماسخودشیفت کی بودم من
ایشالا ک دیگ امسال ب ارزوهات بر۳۰

سپیده یکشنبه 5 آذر 1396 ساعت 11:57

من روشن شدم،من میگم ...
عاغا خیلی باحالی...
ودوم ،بسیار با انگیزه ،من اگر جای تو بودم ها دیگ ول میکردم،ولی تو پر قدرت تر شدی به نظرم
سوم ،خیلی مغروری،خو چرا نمیری پیش اونایی که دلت براشون تنگ شده؟؟؟حرص میخورم،ی وقت میبینی که دیر شده ها
چهارم،ی هوش جذابی داری
پنجم،با معرفت،وب قول بچه ها امداد گر
ششم،لج باز و ب شدت درون گرااااااا
پ.ن خانوم دکتر پریسامنم با اقای دکتر سروش موافقم ،
لطفا از ارغان بیشتر بنویس من عاشق این دوستت شدم

عاغا باحالی ا ز خودته
ببین منم همیشه ب این فک می کنم ک خیلی زود دیر میش ،ولی نمی تونم ی نیرو عجیبی جلومو میگیره
هوش جذاب
عاغا من کوجام لج بازهفقط یکم خلم همین ب جان خودم:
عاغا ما فلن مهندس نشدیم،دکتر شدیم،او دختر منphdمو بگیرم،واو خدای من...
پ.ن والا خوش ب حال این ارغان من اون همه نوشتم تهش اوشون جذابه
وقتی بهش میگم تو همه چیتو از من داری،قبول نمیکنه
چشم از خانوم فیزیک دان مینویسم...بیشتر
‌پ.ن مرسی ک افخی دادی روشن شدی سپیده خانوم

کت کله چهارشنبه 8 آذر 1396 ساعت 09:18

یه کلام مثه مثه مثه خودمی،با این تفاوت ک من یجا زدم ب بی راهه ولی تو خداروشکر از همون اول توی راه موندی و روی حرفت وایستادی ولی من میزان جوگیریم زیاد بود اون زمان >__<

مث خودمی ،احساساتت ،همه چیت دختر ،اصن منو تو مث پت و متیم

خیلی گلی
کلا زیاد دوستت دارم

اه پریسا ببین سروشم مث خودمونه ها

ن تو کت کله مث منی
اچکال نداره هرکی ی زمانی خر میش و ی جور تو اون جور خر شدی،من ی جو ردیگ،مهم کلشه ک خریم
الان فری بدونه میاد میبافتت
کت کله levelصمیمیتت تو حلقم،اقای دکتر سروش ایشون الان دکتری دارن دهه ۸۰رفتن شریف حداقل ی ۱۰سالی ازما بزرگترن
ن حس صمیمیتت برا اینه ایشونم از ماس