باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی
باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی

پدر اکتیو بودنم ،مکافات است...

سر ناهار خاهرم گف ،من برات مبحثی ک اکشال داریو میگم ولی مطمنم تو مقاومتت بالاس و کسی جز دبیر دیف حریفت نمیش،از اون طرفم من دارم برمیگردم خابگاه

منم گفتم نوموخاااممم برم،دوس ندارممم

خاهرم گف امسال سال لج نی،با کی لج کردی لج کردی چی بش

؟؟ج ندادم

تا رسید ب چندی پیش ک دبیر دیف ب بابام زنگ زد گرم صحبت منم رو مبل جلوس کردم و دستام یخ کرده بودن..

یهو بابام گف،پریسا اشکال داره ،میخاد بیاد خدمتتون حالا برنامه چی باشه؟

من این ور:بالا پایین نگوووو ،نگوووو مامانم ابرو اینا زشت نکن مسخره بازی درنیار..هیچی خف شدم دیگ قوربون پدر اره مبحث فلان گسسته(استیکر هس فقط ی خط رو لباشه اون من بودم )

اشکال داره...دوباره برگشتن سر بحث خودشون،یهو بابا گف ،دبیر دیف جان پریسا مشتاق باهاتون حرف بزنه از اول تلفن نشست و مشتاق صحبته(دوباره من همون استیکره)

بعد رو ب مامانم زج میزدم مامانمم زشت ،اروم باش

اره من دوس داشتم بحرفم ولی نمیخاستم ک بحرفم...

هیچی موبایلو گرفتم سلام و اینا...بعد گف اوضا؟گفتم خوب...

منم نیشم تا گوشم باز بود از استرس

حالا گف خو دقیق اشکالا چیه؟یادم رف...ی چرتایی گفتم:))

گفتم خو دبیر دیف بریم موسسه،یا محل کار بابام؟گف هیچ کدوم میام خونه!!دوباره من پریدم هوا از اون ور بابام اره همین خوبه،

ک نه اذیت میشید ،گف اذیت چی؟این طوری راحت تره توم با این سرما نمیای بیرون

ب طبع من اون همه زج زدم خو اخه نامرد من باید خونه تمیز کنم اتاقو...واویلا

هیچ قط کردم ،مامانم از اون ور اخ جون اتاقت تمیز میش،دختر خوبی باش وگرن لوت میدم

سپاس از خانواده باحال من ک کلا غرور و شخصیت بنده رو له کردن

الانم نمیدونم خوش باشم یا نه؟

دارم فک میکنم ی تدبیری بیندشم ب دبیر فیزیکم بگن اشکال دارم

ولی جدا من نمیخاستم برم حتی میخاستم اگ حالی نشدم واس خودم یا خاهرم دیلیت کنم ،چون نمیخاستم برم...ولی پدر خراب کرد...پوووووففف اون جاشو داره لحظه شوماری میکنی بحرف!پریسا غلط کرد...ای بابا حالا اتاقو کی تمیز کنه؟؟؟لباس چی بپوشم؟؟پذیرایی چی باشه؟الله اکبر

اکشال فیزیکو چ کنم؟برم ب طور نامحسوس بگم بابا فیزیکم مشکل دارم خودش ردیف میکنه



نظرات 2 + ارسال نظر
نرگس دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت 01:58

وایییی پریسون:))،باور کن امشب داشتم فک میکردم ی تدابیری میاندیشیدم میشد ب دبیر دیف و دبیر فیزیک بگم پریسون اکشال داره:+)بابای پریسون مر۳۰دمت گرم
منم با بانو خاهر،موافقم ،سال لج نی،من مطمنم شریف منتظرته
اتاقتم تمیز میش خداروشکررر:)
پریسون ولی خوب بخوننن پر قدرت ک شریف شدنی تو ارزوی من است

شومپز:))بوی توطعه ب مشامم میاد نکن همش نقش بوده اره؟؟با بوا و موا و خوارم تبانی کردی؟؟:)
اخ شومپزززر ،اخ شومپززززر:)نگرانت بودم،گفتم مرد
نرگس راستی دو تا سوالی ک واسم فرستادی الان حل کردم فرستادم واستتعارف و‌مرگ
منم تو رو داروساز ببینم ارزوستمیدونی ک باعممم تعارف ندارم
بخونی توم

سارا دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت 02:09

با خودمو نرگس حال میکنم ،ک باهم مییایم:))
پریسوننرگس پریسون ،از کجیت اوردی؟!
من میگم پر یمون بوزن پری سون:))الان پریسا شومپز وار کامنت را میخاندج
به به دبیر جان دیف ک ب طور نامحسوس دبیر منم عس:))دبیر تو توم دبیر من طبق اصل تعدی اونم دبیر منه عاره :))
خو پری مون :))وایی پری مون مرسی از توضیحت درباره قوانین ماکسول تستاش را زدم،پرمون لطفا لطفا لطفا استاد دانشگاهم فک کن ک محشری تو:))نشکر از دبیر فیزیک بابت تربیت همچین شاگردی
پریمون لطفا برو اکشالتو با دبیر فیزیک برطرف کن چون سوال دارم
پریمون جون عزیزت لج نکن ک خخخ ترسناکی ،وایی یادت شهریور با من لج کردیهنوزم میترسم ازت...
تهش مامانم پا درمیونی کرداعصابت تو رو‌قوربون...
خو‌پری مون منم شریفی شدنت ارزوست...الان نرگس میگ سارای دزد...:))مرسی منو با نرگس رفیق کردی

مرگگگمیترسم از ان روزی ک شما دو تا شومپز ها منو با الفاظ دیگر صدا کنید...پریمون و پریسون روزهای خوب منه...
ها هماهنگ میکنید جفتی مغزمو بخورید اره:))
ماکسولو‌فهمیدی تعشاونجاش ک گفتم ماکسول جریان ماکسولیو‌کشف کردمرسی ک ب روم نیاوردیبله دبیر جانت میان وایی سارا
باشه ب بابام میگ بهش بگمرگ نیشو ببند محال است دگراینم رو دس خوردم
ها ادم باش منو ب لجاجت نکشون مامانت نمیومد وسط تو‌میشدی جسدشاعر معاصر پریمون
منم عاقل شدنت ارزوستازمون بعد امار میدی حواسم بهت هس ورچلسیده
تو رو با نرگس رفیق کردم ،ک از دستتون یکم ارامش بگیرمدوستان خوبی برا هم باشید ای فرزندانم،ک دنیا نکبتی بیش نی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد