باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی
باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی

بهار

موندم چرا گفتی منو یادته؟مگ میش یادم بره

کامنتتو اکسپت نکردم چون شمارت بود ...و امکان ادیت نداره :)

برا همین پست گذاتشتم...من شمارتو دارم دو تا شماره هم دارم:)گفتی یکیش مال مامانته یکیش مال خودت ی همچین چیزی:)

امکان اس ندارم...متاسفانه:(

ولی بعد کنور حتما بهت خبر میدم...

منم امیدوارم امسال سال خوبی برات باشه و تو این مدت باقی مونده هر روز قوی تر از دیروزت بجنگی و ب هدفت نزدیکتر...

الان فقط بخوننن بدون فکر بدون حواشی....

پ.ن من با بهار راحت ترم تا اون اسم دیگت:|چون اولش با بهار اشنا شدم :)


نظرات 19 + ارسال نظر
شتیکِ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ساعت 02:36 http://stike.blogsky.com/

یونگ رو دوست دارم. مرسی بابت اون جمله

یونگ:)
خیلی از جمله هاش قشنگه:)
مر30از شما:)

شتیکِ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ساعت 03:10 http://stike.blogsky.com/

پاسخ به ایوب رو باید خونده باشین.. یه شاهکار

متاسفانه نه:(
الان سرچ کردم دربارش جالب ب نظر اومد...حتما حتما حتما بعد کنکور اولین کتابیا ک بدس میگیرم چون چکیده هایی ک الان دربارش خونم خیلی خوب بود...مرسی ک گفتید :)

شتیکِ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ساعت 03:12 http://stike.blogsky.com/

بخاطر استفاده از واژه‌ی "شاهکار" عذرمیخوام. سهم حواس‌پرتی بود، ببخشید.

چ جالب ،برام جالب شد...وقتی ک اومدم وبتون کلا ی چیزایی جالب شد...
چرا؟نباید شاهکار رو میگفتید؟واقن برام سوال شد؟
ب این دلیل شاید ک نمیخاستید در ذهن من تصوراتی ب وجود بیاد نسبت ب کتاب یونگ؟

شتیکِ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ساعت 03:17 http://stike.blogsky.com/

البته من اون جمله رو در کارهایی که ازشون خوندم، مطالعه نکردم. از کجاس دقیقا؟

سهیل رضایی رو میشناسید؟ایشون چن سالیه در بنیاد فرهنگ زندگی ،از زمانی که ایده های یونگ و دیدگاهش در روانشناسی باب شد و ی جورایی به گوش روان شناس دوستان رسید اقای سهیل رضایی مشغول ب کار کردن در حوزه یونگ شدن...
واقعیت اولین بار این جمله و حتی اسم یونگو رو از گپ ب شدت دوستانه سهیل رضایی و محمد رضا شبانعلی شنیدم شاید 4،5سال پیش ،دقیق یادمه موقعی ک این جمله رو سهیل رضایی گف استوپ کردم و چن دقیقه ایی رفتم ب ی عالم دیگ شاید بهتر بگم عالم خودم ک واقن من بار ها بارها برا خودم اتفاق افتادم ...اگر این گپ رو نشنیدید بهتون پیشنهاد میکنم حتما گوشش کنید من هنوز بعد 5سال مثل معتادا خیلی شبا بازم میرمو این گپو گوش میدم...و مهندس شبانعلی هم فارغ التحصیل شریف در رشته mbaو البت ایشون بیشتر در مدیریت و فن و فنون مذاکره فعالیت دارن
از سایت رادیو مذاکره(سایت شخصی محمدرضا شبانعلی می تونید دریافت کنید )
و واقعیت اون جا تو اون گپ پر از معنا، سهیل رضایی بارها اسم یونگ رو اورد و منم علاقه مند ب این مکتب روانشناسی از جنس یونگ شدم و دربارش سرچ کردم و ب طور اتفاقی تو ی سایتی ک درباره یونگ گفته بود این جمله هم بود...
ولی دقیق یادم نمیاد در کدوم کارشونه...
و اینک عمق همون جمله در زندگی من غوغا کرد...ب معنای واقعی خودش و خیلی راحت و خودمونی من بارها بارها بعد اون جمله برا خودم اتفاق افتادم.....و ب نظر من یونگ مجموعه ایی از رخداد های حالت روانی را خیلی ماهرانه در جمله ایی خلا3کرد...
معذرت میخام طولانی شد:)

شتیکِ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ساعت 12:35 http://stike.blogsky.com/

خب اول اینکه شاه و حاکم و از این دست رو دوست ندارد اینجانب
سوای این، شاهکار، نامی آبرومند برای گندهایی هست که شاهان و حکام هست، گزینش شده توسط درباریونشون یا فرودستان و بی‌طبقه های سر در "گم".

دلیل همین بود؛ کتاب یونگ شایستگی تکریم انسانی‌ای داره، به شدت دقیق انتخاب شده.

در حد شناسایی نام با ایشون آشنا هستم متاسفانه، پیگیر خواهم شد. ممنونم بابت معارفه. اون گفتگو رو هم خواهم شنید. به شما تبریک می‌گم که تونسید اندیشه رو به عمل تبدیل کنید و به سازندگی خودتون مشغول باشید. این عالیه

چ جالب!ب شاهکار از این زاویه نگا نکرده بودم...
منم شاه و حاکم را دوس ندارم یادم باشه بشه کلمه ممنوعه :)
اره تا اون جایی ک درباره یونگ منم می دونم ،سعی داره ب همین برسه...
البت منم اول راهم امیدوارم بتونم موفق بشم:)
گفتگو رو حتما پیشنهاد میکنم:)

شتیکِ چهارشنبه 26 اردیبهشت 1397 ساعت 12:41 http://stike.blogsky.com/

راستی
خیلی خوب کاری کردین که طولانی شد
بهترینِ طولانی شدن
خلاصه خیلی

دارم گفتگو رو می‌شنوم

:))خاهش می کنم:))
اون گفتگو رو من ب شدت دوس دارمممم خیلی هم:)
خوش حالم شمام دوس داشتید

شتیکِ جمعه 28 اردیبهشت 1397 ساعت 01:10 http://stike.blogsky.com/

:)

:))

شتیکِ جمعه 28 اردیبهشت 1397 ساعت 23:51 http://stike.blogsky.com/

حالتون خوبه؟

:)ممنونم ...اما چون من مراقبم هنگام حرف زدن با شما ب اصل کلمات و لغات توجه کنم
برا همین حالمون سینوسیه
شما خوب هستید؟
راستی من ی سوال دارم ولی نمیدونم باید بپرسم یا نه؟

نجمه شنبه 29 اردیبهشت 1397 ساعت 00:24

پریسا ی عزیز سلام :)
با اجازت من کامنت های این پستت که با مخاطبت شتیک بودو‌خوندم...نگی فضولم:)
اون گفتگو رو گوش کردم فقط می تونم بگم خدا خیرت بده دختر...
واییییی چقد خوب بود به شدت دوسش داشتم و ب دلم نشست واقعیت انگاری منم اعتیاد پیدا کردم چون امروز که کامنت هارو خوندم دوبار گوشش دادم:)
از معرفیت بی نهایت سپاس گزارم و به قول دوستمون شتیک بهترین طولانی شدن بود راستی پریسا مثل اینک اهل این گفتگو های این مدلی هستی اگه وقت شد و سراغ داشتی لطفا معرفی کن بهمون :))
به شدت از اشنایی باهات خوش حالم کلا از معاشرت با ادم های اهل علم و دانش سر شوق میام خوش حالم که به وبت اومدم؛)
اون پست قبلتم به تاریخ ۹۲،۹۳،۹۴هم به شدت روم اثر گذاشت...

سلام نجمه خانوم:)
اختیار داری:)
خداروشکر ک دوس داشتی و امیدوارم اثر گذار بوده باشه و بهت کمکی کرده باشه:)
ی چیز اون گفتگو نمی دونم چرا واقنم ،برام جالبه من هربار ک گوشش میدم متوجه یه جمله ایی میشم ک حس میکنم اولین بار شنیدم:)
چشم حتما معرفی میکنم،:)البت من درس پس میدم محضر شماها:)تو سایت رادیو‌مذاکره چن تا از گفتگو‌های مهندس هست که بازم جالبه،ولی ی سری از سخنرانی هم هس ک مفصلا معرفی می کنم ،ولی نجمه گفتگو پیام دهکردی با احسان علیخانیم ،من دوس دارم خیلی خودمونی و دوس داشتنیه ,اگ دوس داشتی بگوشش:)سخنرانی ی سری از اساتیدم بعدا معرفی میکنم حتما:)
منم هین طور ،مرسی از تو ک اومدی و‌کامنت برام گذاشتی :)
اون پست قبلم خودم خیلی دوسش دارم...
پ.ن باید از شتیک (خانوم یا اقا)تشکر کنم که باب بحث باز شد:)

شتیکِ شنبه 29 اردیبهشت 1397 ساعت 01:02 http://stike.blogsky.com/

هاها:)) لطف دارید به من، کمکم می‌کنید بفهمم در واقع.
فکر کنم حتما لازمه بپرسید :) پس منتظرم

اختیار دارید :)بنده درس پس میدم بی تعارف ...
خو واقعیتش من پستای وبتونو خوندم ی چیزی سوال شد‌ از اولش خود کلمه شتیک بود ،بعد در جواب کامنت ی دوستی گفته بودید نشود توضیح داد و پاسش دادید برن کتابو بخونه،این ک هیچ چون غیر مستقیم جوابمو گرفتم...
اما سوالم شاید خنده دار باشه از عکس پروفایل که نمیدانم یا ی جایی تو کامنت ها برعکسشو حس کردم...لپ مطلبت البت اگه دوس دارید ولی خب یکم کنجکاو شدم:)اینک شما خانومید یا اقا ...واقعیت اصن قابل تشخیص نیس برام:|
پ.ن اره ب نظر منم ی تفاوت هایی تو افکارمون هس و دنیا ب همین تفاوت های خوب ک قشنگ میش و قابل تحمل:)

شتیکِ شنبه 29 اردیبهشت 1397 ساعت 01:06 http://stike.blogsky.com/

برای "نجمه"‌ی گرامی
شتیکِ در واقع بهترین دختر دنیاس
اما در "غیرواقع" خیلی چیزا و کسای دیگه هم هست
عجیبه، شتیکِ‌اس دیگه
:)

خواهش می‌کنم، لطف داشتید به کمترین

ویرایش میشود...
نجمه پاسخ بده:)
شتیک ،شتیک اس...
اینک ادیتش کردم‌،چون همسو با عقایدم نبود و حس بدی داشتم،هرچن مسعولیت حرفمو میپذیرم و نمیشه اصل مطلبو پاک کرد...

شتیکِ شنبه 29 اردیبهشت 1397 ساعت 01:20 http://stike.blogsky.com/

من حدی ندارم خانم عزیز

خب البته فک کنم فیلم معرفی کرده بودم: بلا تار، تانگوی شیطان

اصلا فکر ‌تمی‌کردم اینطور باشه :) که مشخص نباشه، یه یک دلیل و اون اینکه در پروفایل وبلاگ نوشته شده. من آقا، مذکر، یا هر واژه‌ای از این دست که درست‌تره، هستم.
اما
نمی‌دونم جاش باش یا نه، ولی دوس دارم بگم جواب قلبیم و همینطور جوابی رو که ذهنم هم باهاش موافقِ و اون اینکه: من فکر نمی‌کنم در سطح "شناخت"، یعنی اونچه که انسان رو عمییقا از سایر جانداران متفاوت می‌کنه، در درجه‌ی اول مهم باشه و در درجه‌ی دوم، ممکن باشه که چنین تفکیکی قایل شد. حقیقتا من راحتم که اینطور فکر کنم، و اینطور هم فکر می‌کنم. عواقبش رو هم می‌پذیرم و پذیرفتم پیش از این هم.
بله، طولانی هم شد
باری، تصور من این هست که انسان موجودی بی‌چهره‌س و ربطی به کالبدش نداره.
ممکنه به ایده‌آلیسم افلاطونی اندیشی هم متهم بشم، و در جوابش اینجا و نه جای دیگه‌ای عرض می‌کنم که هیچ ارتباطی به هم ندارن این دوتا.

باری
اینچنین.

:||
ی چیزی بگم،من قسمت پروفایل فقط عکسو دیدم :|چون هرچی کلیک میکردم اطلاعاتو نیاورد الان دوباره رفتم اورد :|عجیبه چون یادم میاد چن شب قبل همون شب اولین کامنتتون ک رفتم نیاورد:|
بله یادم افتاد فیلم بود ن کتاب...
اما حقیقتا ی اعتراف بکنم...بعد اینک سوالمو پرسیدم پشیمون شدم ،چون دقیقا سوالم خلاف عقایدم بوده چون دقیقا عقیدم همون حرفای شماس ،و ی جور دیگش ،ک من میگم ،از نظر من ادما ب مذکر و‌مونث تقسیم نمیشن ادما ب دوسته تقسیم میشن گل هایی هستن ک خار دارن ،یا خارهایی هستن ک گل دارن:|فارغ از جنسیت ...
اینک گل و خار ،چون من معتقدم ادما ترکیبی از خوبی و بدی فقط مقدارشه ک در ماها تفاوت ایجاد میکنه و میشیم دست عام تر ،خوب وبد..
و سوالمم صرفا از روی کنجکاوی بود چون شتیک رو ب اسم ی دختر تلقی میکردید ...
و لی من حرفای شمارو ب عنوان شتیک خوندم فارغ از هرچیز دیگ:)و منم میگم برا شناخت ادما نیازی ب دانستن مونث و مذکر امثال این لغت نیس...اون سوالمم باید بازم اعتراف کنم ربطی ب عبایدم نداش و صرفا کنجکاوی بود ک ب نظرم اصن کنجکاوی خوبی نبود...
فقط عذر میخام اگ سوالمم شمارو‌ناراحت کرد ،ب شدت شرمنده شدم...
معذرت دوم ک بازم طولانی شد

شتیکِ شنبه 29 اردیبهشت 1397 ساعت 01:45 http://stike.blogsky.com/

نفرمایید خواهش می‌کنم. هیچ مساله‌ای نیست. ناراحت هم نشدم. :)
نگاه‌تون رو خیلی دوست داشتم، منظورم همون گل و خار هست.. خیلی دوست داشتم. ممنونم که درمیان گذاشتید.

و ابرازِ بخت‌یاریِ دوم که بازهم طولانی نوشتید :))

ولی واقعیتش من خلاف عقیدم حرف زدم ،و این چیزیه ک همیشه ب خودم گوش زد می کنم ک نباید...
بازم ممنون از شتیک :)

شتیکِ شنبه 29 اردیبهشت 1397 ساعت 01:57 http://stike.blogsky.com/

متوجهم کاملا
امیدوارم اونطور که مایلید در زندگی پیش‌برید

:) من هم از شما ممنوم

:))
امیدوارم ،البت همه ادما :)
:)

شتیکِ شنبه 29 اردیبهشت 1397 ساعت 02:05 http://stike.blogsky.com/

ادیت هم هیچ اشکالی نداره :)

مر۳۰:)

بهار دوشنبه 31 اردیبهشت 1397 ساعت 01:13

واااایییییی سلااااااامممممم

سلام جانم ب قربانت ولی حالا چرایهو اومدا

بهار چهارشنبه 2 خرداد 1397 ساعت 00:45

سلام. چرا کامنت من هیچی ازش نیومدا واست؟؟ فقط یک سلام اومده ://
خیلی تایپیدم ها :///

:||
نمیدونم بهار ،فقط سلاممم بود:|
دوباره تایپ کن برام

بهار چهارشنبه 2 خرداد 1397 ساعت 11:26

وای بدتر از این نمیشه

چرا چطور؟:((
ب خاطر اینک متنت پرید،یا چی؟

بهار پنج‌شنبه 3 خرداد 1397 ساعت 17:00

عهههههههههههههههه ،،، بازم کامنتم پریده،،، منظورم از اینکه بدتر از نمیشه بخاطر پریدن های کامنتم بوده:(( اه

ای بابا
عجیبه فقط با تو مشکل داره

اوهوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد