باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی
باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی

ماه عسل ،نقد

امروز ک ماه عسلو میدیدم ،عصبی شدم و خاموش کردم و ندیدمش....با تمام احترامی ک برا اقای علیخانی و برنامشون قاعلم من نقد دارم ،من خودم از مخاطبای برنامم اما امروز لج ام در اومد

اینک اون دو نفر مهمان اقای سامان و همسرشون اومدن ب من ربط نداره خودشون عقل دارن با اختیار اومدن و دوس داشتن در باره کار های خیر خاهانه حرف بزن ک این خوب یا بد بماند...

مثلا یکی از همکار و در واقع دوست صمیمی مادرم چن ساله ک اقای علیخانی بهشون زنگ میزنه مسلسلی هر سال،اونم ما تصادفی فهمیدیم ... هر بار م چن ساعت! ک برن تو برنامه اما ایشون قبول نمیکنن،کار خیری هم ک کر دن مام نمی دونیم ،ینی ب مادرم ک رفیق ۲۵ساله همم نگفته حتی خونوادشم نمیدونه فقط میدونیم ی کار خیر همین و بس...

قبلا ها مثلا ،چن سال پیش اصن تا پارسال معتقد بودم ،ک خوبه ادما میرن تو این برنامه و از کارهای خیرشون میگن اما حالا دیگ خیلی وقته میگم نه نه نهه ...اما بحثم سر رفتن و نرفتن نیس،صلاح دیدن برن و حرف بزنن و ب خودشون ربط داره...

اما ،اما، اما ،کاش هرچیزیو سوژه دوربین نمیکردیم وروی انتن نمی بردیم اونم برنامه این مدلی ک مخاطبش زیاده و از هر نوع قماشین...

اینک اقای علیخانی اون تیزر رو پخش کرد ،و جناب گوینده میگفت اینم حمام لوکس!حمامی ک ما ها دیدیم ی بشکه اب بودو تمام،

اینک اون ب هرچی میخورد جز حمام...

باشه،نیت اونا این بود ک بگن وا ی بدبختی ملت و فلان و این معادل...مام میگیم قبول،اما واقن درسته ما هرچیزیو ازش فیلم بگیریم خونه و حموم و وسایل خوراکی زندگیشون ،جزوزندگی اوناس اونا دارن تو اون محیط زندگی گی میکنن درس میخونن ازدواج میکنن بچه دار میشن بچه هاشونو تربیت میکنن،تو اون خونه ایی ک ما دیدیم چیزی هس ب اسم زندگی ک داره اتفاق میفته چرا زندگی ملتو میبریم رو انتن؟

هیچ دلیلی منو قانع نمیکنه،بابا اونایی ک باید بدونن،میدونن و‌ککشونم نمیگزه ،اونا میدونن خوبشم میدونن اما مسلما فلن سرگرم پولاشونن و دزدی هاشون...اگ میسازید ک ب دست مسعولین و خادمان ملت،ک خودشو نوکر مردم تلقی میکنن ،درصورتی ک دزد جیب مردمن،اگ میخاید اونا بدونن میدونن ولی براشون مهم نیس،مهم اینه بچ های قرتشون کنار سواحل خارج باشنو سلفی بگیرن برامون...

پ دیگ چ دلیلی داره از خصوصی ترین بخش زندگی مردم فیلم میگیرید؟کدوم عوضی و اشغالیه ک نمیدونه تو‌جنوبی ترین نقطه این مملکت چ فجاعت هایی ک اتفاق نمیفته؟

یا اینک ملت و ب اینا سرگرم کنیم ،و یادشون بره تورم وبیکاری تو چ وضیه؟من نمی گم علیخانی مقصر یا نه مسلما اونم از بالا دستی هاش ارد میگیره ی جمله درباره فیلتر تلگرام گف توبیخ شد!! ،و بعد اینک برادر من ا،قای علیخانی میگی دک باید درباره درد ملت حرف بزنیم حرف بزن ،برادر ،حرف بزن ولی ن زندگی ملتو ببری رو انتن و نکته بعد برادر من ،میگی درباره مشکلات مردم باید حرف بزنیم!مطمنی درباره همه مشکلاتشون!!!!؟؟مطمنی مدیر جان رسانه و بالا دستی دستی دستی تر ها میذارن،اکی حرف بزن ،مشکل مردم حرف بزن ،نه ب جان خودت نمی تونی،مثلا درباره تورم جرعت داری با شفافیت کامل بحرفی؟نوالا،جرعت داری درباره امار خودکشی جوان های ما حرف بزنی نوالا،جرعت داری درباره اعتیاد بانوان و مساعل پشت پرده بعدش حرف بزنی ،نوالا،جرعت داری درباره ...ن برادر من ،نمی تونی تو ی شوخی با تلگرام کردی توبیخ شدی...پس نگو رسانه ملی مال مردمه باید حرفاشونو بگیم و‌فلان و بیسار...رسانه دولت و حکومت ن مردم برادر...

اما تی وی رو اون جا خاموش کردم ...بقیع ادم های بالغ و کامل و اون اقای روستایی هم با اراده خودش عقل داشتن و اومدن قدرت تشخیص داشتن...

ولی برادر من ،نمی تونم بفهم اون کودکان اون جا تو لوکشین برنامه شما چ میکردن،این تعریف داره،ک بگیم اولین باره پا از روستاشون گذاشتن بیرون و شهر رو دیدن ،و از نگاه های حیرت زدشون فیلم میگیری ک چی بشه؟میخا کی ؟چیو بفهمه؟والا گوش مسعولین کر ،ملت بدبختم ازپس خرید یومیشون بربیان شق القمر کردن،پ چی؟

کل برنامه انقد اذیت نشدم از گفتن حمام لوکس اذیت نشدم...ولی من کلا بچ ها خط قرمز منن،وقتی دیدم اون بچ ها رو اوردی ک چی ؟و جوابی ب ذهنم نیومد ،خاموش کردم‌و فحشم دادم!:€|

نگاه های ترحم امیز ملت رو بهشون هدیه بدی؟مگ این فرهنگو این ملت دارن ک بلد باشن بین توجه و ترحمم فرسنگا فاصلس مگ ما قدرت تمیز همچین موضوعی رو داریم ؟ک عااا غاترحم توهین ب شعور انسان هاس...

برادر من تو مقصر هستی ،نیستی یا نه نمی دونم ،اره خوب داری برنامه اجتماعی میسازی بر منکرش لعنت خودمن همیشه نگات کردم کاراتو و برنامه هات،پس دشمنی یا مشکلی با خود اقای علیخانی ندارم...من مشکلم ی چیز دیگس....

اما فقط میگم هرچیزی قرار نیس سوژه دوربین برنامه باشه هرچیزی قرار نیس...قرار نیس شو تلویزیونی را بندازیم تو برنامه سازی بکن نه شو راه بندازی ...

همه ما کافیه فقط ی معادله تو دنیا تغییر کنه...جامون عوض شه،مثلا اون اقای سامان اگ تو اون سن شرایط سفر براش مهیا نمیشد اون وق چی؟خودش گف این جا انقد سهمیه بود من نمی تونطتم قبول شم!اگ همسرشون از  ی خانوادن زیر خط فقر بودن ک نمی تونسن برن دانشگاه ازاد ،اون وق بازم پزشک میشد؟؟

اگ من تو روستای سیستان زندگی میکردم اصن همون روستا ،ک حمام لوکس!داشت منی ک تمام تصورم از  جهانم همون روستای مودم باشه ،یا بازم می تونم ارزوهای این شکلی بکنم،یا تنها ارزوم میشه دیدن شهر و یا ی شام خوب!

من تلاش اون دو مهمانو نمیخام نادیده بگیرم ،اما شرایط رو هم نمی تونم کات کنم...من ادمیو میشناسم ک بایک پا این روزا پزشکی بهشتی میخونن از زیر خط فقر ،زیر خط فقر کسی ک ب خاطر فقر  مالی ی پاشو از دس داد ...کسی ک معلول شد ب خاطر اینک پول نداش ،تو‌بچگی عمل بکنه پاش قطع شد...اما بزرگ شد ،سختی های زندگی ازش مرد ساخت...رفت تو کار وارادات ماشین با ی پا،بعدش رفت دنبال ارزوهاش و پزشکی هم قبول شد ،الانم داره کارخانه را میندازه انقدی ک این از مهندسی میفهمن دکتری هاش نمی دونن...

میبینی بعضیا پول ندارن ک عمل بکنن چ برسه ب درس بخونن و سفر بکنن و تو ی کشور دیگ درس بخونن...میخام بگم اگ ب ی جایی برسیم یادمون نرع با ی شرایطیم بوده،مسلما پزشک شدن پسر قصه من کجا و کارخونه دار شدنو و بقیش.‌‌..و پزشک شدنو ،مهندس شدنو ادم های شبی ب من کجا...

میخام بگم اگ ب ی جایی رسیدیم حواسمون باشه ،حواسمون باشه که با ابرو و زندگی مردم حتی با نیت خیرم شوخی نکنیم...

یادمون باشه کافی بود معادله یکم تغییر کنه...اقای سامان شما جای اون مردم،برادر من اقای علیخانی شما جای اون مردم اگ بودی واقن راضی بودی ازشخصی ترین های زندگیت فیلم بگیرن؟

نوالا...

تو راضی من بیام از خونه و زندگیت فیلم بگیرم و نشون ملت بدم بگم‌نگا کنید؟

راضی ب حمومت ک هرچی هم باشه بگم‌لوکس!نوالا

اقای علیخانی تو راضی بودی من بچ های تو ،رو بیارم رو انتن،واز نگاه های پر از حیرت ک اولین بار از جهان خودشون خارج شده بودن فیلم بگیرم و بقیه رو دچار کنم ب ترحم نولاااااا..‌‌.

این قسمت انقد  رو ذهن ام رژه رف ک خدا میدونه،هنوزم دارم حرص میخورم ،نگاه اون بچ ها داره دیوانم میکنه...دارم فک میکنم بزرگ بشن راضین؟؟راضین حیرتشون بشه سوژه؟

ماه عسل بساز اقای علیخانی،ولی هرچیزی قرار نیس سوژه باشه






نظرات 13 + ارسال نظر
طرفدارش سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 22:40

نقدت احمقانه بود ،بدم میاد کسی پشت سر احسان علیخانی حرف بزنه،عوض تشکر بهشم گیر میدید
امثال شما دلشون از ی جا دیگه پره سر این بدبخت خالی میکنن،حالا گفته لوکس اسمون به زمین اوم؟
بابا دلتون از اون جا پره که ازدواج نمیکنه بعد شماها هم عاشقیشید میخواید یه جور تو چشمش ییفتین،اون ۳۵سالشه با بچه که ازدواج نمیکنه،درضمن هم اون چشم عسلی و زیبایشش تو گلوتون گیر کرده...
درد و بلاش تو سر شماها
خیالت تخت واسه تو شوهر نمیشه این کارا


الحق میخاستم اکسپتش نکنم ولی گفتم حیفه بقیه دوستامم نخوننو نخندن من تک خوری کنم...
طرفدارش،اینو نگفتم از دوریش ی چشمم خونه ی چشمم اشک ....
پ.ن کامنت شما ،نشانه شخصیت شماس،بیچاره اقای علیخانی با این طرفداراش...
الان می تونم ،طومار بنویسم دقیقا مثل خودت جوابتو بدم،اما باید ی فرقی بین منو تو باشه ،منم مثل تو جواب بدم میشم یکی مثل تو،ک این برا من عذابه...
موفق باشید

طرفدارش سه‌شنبه 1 خرداد 1397 ساعت 23:10

حواست به حرف زدنت باشه
تو که راس میگی ،تو دلت نمیخواد شوهرت احسان علیخانی باشه؟
میخواد خوبم میخواد ،ادم های مثل تو شگردشون اینه

ببین ،حرمتتو نگه دار همین فقط...
فقط دارم کنترل میکنم خودمو که با زبون خودت جوابتو ندم...
کامنتتو نبینم دیگه ای پیتم میبیندم که غلط بکنی پا تو ،تو وب من بذاری

االا چهارشنبه 2 خرداد 1397 ساعت 00:49

سلام:( کاملا موافقم باهات...
خیلی اذیت شدم... من خودم بچه یکی از روستاهای محرومم که الان فارغ التخصیل یکی از بهترین رشته ها و دانشگاه های ایرانم. بدون هیچ سهمیه ای.... واقعا دلم گرفت... بارها بچه که بودم اون احساس خواری رو داشتم. بارها توی دانشگاه ازینکه دوستام با ترحم و تعجب به پدرومادرم یا محل زندگیم توجه کنن اذیت شدم. انگار که مثلا ما یه گونه ی جانوری دیگه غیر آدمیم! و انگار که مثلا قبل بدنیا اومدنمون انتخاب کردیم که اونجا بدنیا بیایم....الان در حدی پیشرفت علمی کردم که گاهی میگن بهم تو پدرومادرت فرهنگی هستن؟! و من از اینهمه شعور پایینشون بدم میاد... که چرا فکر میکنن همچین فردی که ازونجا بیاد نمیتونه اینهمه از نظر علمی پیشرفت کنه و نبوغ داسته باشه... نمی دونی چه حس بدیه که مردم با تعجب نگات کنن و دلشون بسوزه......من خودم رو توی لباس اون دختر دیدم و غصه خوردم....واقعا غصه خوردم...

اولا تبریکککک بهتون ب خاطر اینک شدین قهرمان زندگی خودتون...
میفهمم چی میگید،متاسفانه ،متاسفانه عقل بعضیا واقن نارسه واقن !بعد دقیقا همینا تز روشنفکریم میدن.‌.
ببینید منم تو متن سعی کردم بفهمونم ک ادم های شبیه ب شما ک میشن قهرمان زندگی خودشون و از زیر خط منفی میان بالا صد شرف دارن ب امثال اونایی ک تو پر قو بودن و موفق شدن‌‌‌...و خواستمم تو اون متنم بگم شرایط ما ادما اگ عوض میشد و بازهم واقن موفق میشدیم؟ یا اینک بخشی از ما ب خاطر شرایطمونه؟مسلما شما بهتر از من درک کردید ،اما غصه بخورید؟؟نه اتفاقا،شما باید ب خودتون افتخار کنید ،اون رشت و‌دانشگاه خوبی ک شما رفتید بی سهمیه و مسلما بدون شرایط خوب باورکنید خیلیا با فول امکانات سال هاس پشت کنکور ک بدس ،بیارن و نمیتونن،ادم هایی ک با پول باباشون میرن خارج ک درس بخونن چون این جا ازپسش بر نمیان ،نه زندگی شما غصه ک نداره هیچ ،بلکه بای ب خودتون افتخار کنید شماها سوپر ستاره زندگی خودتونید...
اون ادم هایی ک میگی همیشه هستن انگار باید باشن ،ادم هایی ک وقتی خودشون از پسش بر نمیان شرو میکنن ب مسخره کردن بقیه،اما شما همین طور درجه یک اومدید،درجه یکم ادامه بدید،ب نظر شخ۳۰من موفقیت لیاقت ادم های شبیه ب شماس ک یاد گرلتن از همون بچگی قهرمان انه زندگی کنن و تسلیم نشن:))
از اینک گفتید این روزا موفقید خیلی ذوق کردم:)هیچ خبری از این جنس نمی تونه منو انقد خوش حال کنه:))
پ.ن برای ادمای شبیه ب شما من احترام زیادی قاعلم:))ک با تکیه بر استعداد و نبوغ خودشون رشد میکنن:) تنتون همیشه سلامت:)
خیر و برکتت بباره براتون:)

االا چهارشنبه 2 خرداد 1397 ساعت 01:02

اما کار اون زوج پزشک رو دوست داشتم و دوسشون دارم... و احترام خیلییییی زیادی براشون قائلم و انشالله خودمم یه روز مثه اونا بشم یکی دو سال بعد خدمت کنم به مردمم

مسلما برا کار اون عاغا و خانوم ،احترام زیادی باید قاعل شد ...اما ی چیزاییش درس نبود کلا برنامه...
ایشالااااااا:))من همیشه معتقدم ادم زمانی می تونه بشهدست خیر برا ادم های دیگ از هر لحاظ ،ک خودش سوپر ستار زندگی خودش باشه،مسلما شما دست خیر نشید کی بشه؟
انشالا ستاره های زیادیو تربیت کنید و‌کمک کنید بهشون :)

Nelii چهارشنبه 2 خرداد 1397 ساعت 06:37 http://nelii75.blog.ir

واااای چقدربا کامنت طرفدارش خندیدم
میگم حالا که قراره احسان شوهرت بشه ما رو هم عروسی دعوت کن

ینی دیگ چیزی واسم نذاشت جز اینک بگم گم شو نیا
عه نلی
حالا میفته بعد کنکورتاریخ دقیقشو متعاقبا اعلام میکنم بهتون ،ک لباس اینا بخریدپاتختیم همان شب برگزار میشه
بترکی طرفدار الهی

کت کله :) چهارشنبه 2 خرداد 1397 ساعت 19:59

خطاب به جناب/خانم طرفدارش

کامنتتو که خوندم حدس زدم یه بچه ی 12 - 13 ساله باشی شایدم کمتر
از نظر شعور و عقل که همین حدودایی حتی کمتر
تو اینقدر بچه ای که فکر میکنی هر کسی ظاهرش زیبا باشه همه ی دخترا براش رگ میزنن درحالی که خیلی از دخترا (دخترایی که ب شعور و بلوغ عقلی رسیدن) ظاهر براشون ملاک اولیه نیست بلکه چیزهای خیلی مهم تری وجود داره که ادم باید در نظر بگیره پس فکر نکن همه مث تو تووی ماه های رمضون عاشق علیخانین موقع والیبال عاشق سید موسوی .ووووو خودت تا تهشو برو
. تو هنوز در این تفکر احمقانه موندی که همه ی دخترا اوج خواسته ها و ارزوهاشون ازدواجه
کاری ب خوب یا بد بودن ازدواج ندارم چون نمیشه درموردش حرف زد و برا هر کسی متفاوته پسسس نمیشه مثل تو قضاوت کرد که ارره فلانی شوهر میخواد یا نمیخواد
اینم بهت بگم تا جااایی پریسا رو میشناسم حدود 90 درصد شبیه منه
ینی فکر میکنم اونم مث من از احسان علیخانی خوشش نمیاد و اینکه اونم مث من فعلا فکر شوهر نیست و فکرش جای دیگه که اسمش درس و زندگی اینده باشه مشغوله

در ضمن اینکه یه دختر از یه پسر انتقاد کنه و برعکس به این معنا نیست که طرف عقده ی خاصی از شخص مقابلش داره بلکه فقط و فقط به این معناس که طبق طرز فکری که داره فکر میکنه کار اون شخص یا حرفش درست نبوده و حرفش رو بیان میکنه

کوچولوی 13 ساله ی من
لطفا این رو یادت باشه که همه مثل تو فکر نمیکنن پس لازم نیس هرجا رسیدی طرف مقابلتو مورد قضاوتای بچگانه ی خودت قرار بدی و اظهار نظر کنی



+++ارررره کاملا باهات موافقم اما بنظر من فیلمی که گرفته بود احتمال زیاد با اجازه ی افراد روستا بوده برای اینکه شاید کمک هایی برسه با دیدن این فیلم و این وضع ولی خب بطور کلی کامل باهات موافقم و خوشالم مث خودم فکر کردی


می دونی واقن عقل ب سن نیس...
والا من مشکلی با خود علیخانی ندارم ،دشمن هم نیستیم تو متنمم بارها تاکید کردم ک بابا کاری ب اون ندارم ،اونم مسلما از بالا دستی ارد میگیره،من مشکلم با خود برنامه اون روز بود...
وگرنه علیخانی رو کار ندارم...بعد اون اوشونم نمی دونم طرفدار بود یا چی،چون ب هر حال اون طرز صحبت جدا از توهین ب من ،توهینه ب اقای علیخانی،حالا ایشونم از این طرفداران جو زدس...
++ولی ی چیز دیگ ارام،اره شاید با اجازه ادمای روستا بوده ،ولی اونا مردمان ساده ایی بودن ،ک منتظر کمکن،امثال علیخانی باید بدونن،هر فیلمی قرار نیس گرفته بشه،و اینک من مشکلم بیشتر اون بچ ها بودش،هیچ دلیلی نمی تونه منو قانع کنه
بعدا نوشت:عقاید مذهبی و سیاسی علیخانی ۹۰درصد رو مخمهدر جریانی
همون روز ی باید نبایدو میگف کلیتش بله درسته ولی دوس داشتم بهش بگم داداش در مورد کشور خودت چی میگی

محدثه شنبه 5 خرداد 1397 ساعت 20:15 http://konkour97.blog.ir/

حرفای طرفداره منو واقعا خندوند!!! و بیشتر از همه منو به تاسف وا داشت! این همه عشق و تعصب واسه چی اخه؟؟

هوففف
بی خیالش :)
اومدم ازت دعوت کنم دوست داشتی شرکت کنی تو هم تو طرح ساعت مطالعه مون
خیلی وقته وبت رو میخونم اما این اولین کامنتمه :))

نظر طرفدار نشون دهنده عقل و فهمش بود ،واقنم نمی دونم ،فازشون چیه:)
خو محی:)من همیشه تو رو خاموش خوندم همیشه:)هم وبلاگت تو میهن بلاگ هم این یکی:)
وبت تو میهن بلاگو می دونی از کی میخونم؟ازاون موقه ها ک درباره دبیر زیستت و سایر خاطرات مدرسه و ازمون می نوشتی:)د رواقع از زمان تاسیس وبت:)ولی من کلا برا ۹۹درصد وبلاگ ها خواننده خاموشم ،خیلی کم پیش میاد روشن بشم:)
هر چند تو وبت (میهن بلاگ)اون پست عاغری ک طولانی بودش درباره شرایط خودت و تخمین رتبه اینا میخاستم روشن شم ک منصرف شدم؛)
ممنونم از دعوتت:)در جریان بودم؛)ولی واقعیتش الان دیگ با توجه ب این فرصت ترجیحم اینه نیام...و چون همتون نحربی هسنید،اون اوایل ریاضی هم بود ،اون اولاش خاستم اعلام امادگی کنم ،اما پشیمان شدم...بازم ممنون از دعوتت و از اینک پیش دستی کردیو روشن شدی:)
راستی من یه چیزیو میخام بهت بگم ولی نمی دونم بگم یا نه؟؟ینی نمی دونم بعدش ازم ناراحت میشی یا نه:|؟؟

ارزو یکشنبه 6 خرداد 1397 ساعت 02:22

باور خانوم سلام،من یه معذرت خواهی بدهکارم بابت سوالی که توی پست قبل پرسیدم،واقعا قصد بدی نداشتم ولی برام سوال شده بود،و اینکه به جوابی که دادید از اون روز دارم فکر میکنم، و حس میکنم چه شبایی سپری شده تا به این جواب برسید ،سخته ولی خب ...
ادم هایی شبیه به شما باید موفق بشن...
امیدوارم در تمام مراحل زندگی موفق باشید
از فکر و اندیشه تون خیلی خوشم میاد:)
در مورد نقد هم منم با شما موافقم به خصوص بچه ها...
در پناه حق خانوم مهندس خوش اتیه

:))))
این چ حرفیه ارزو خانوم،وا۳چی باید ناراحت بشم؟؟اصن ناراحت نشدم دختر ی سوال بود دیگه،دلیلی برا عذر خاهی وجود نداره :))
ممنونم از لطفت :))
ایشالا خودتونم همیشه سلامت و‌موفق باشید ،و حال دلتون خوب:)

عجیبک یکشنبه 6 خرداد 1397 ساعت 23:13 http://ajibak.blog.ir

من که نگاه نمیکنم برنامه هاشو معمولا تلویزیون نگاه نکردم. نظری هم نداشتم درمورد برنامه ش تا اینکه برنامه ی سال نو اش خیلی مورد انتقاد قرار گرفت.
وای این طرفدارش چه اسکله کلی خندیدم :))) فکنم خیلی کم سن و سال باشه
واسم یه کامنت گذاشته بودی من یادم‌اومد کامل نبود جوابم.
حسرت من بخاطر اینه که استعداد ریاضیم خیلی زیاده. و گرنه سال کنکور اصلا به فکر شریف هم نبودم. وقتی هم که به فکرش افتادم تابستون بعد از کنکور بود که کار از کار گذشته بود و من تازه به خودم اومده بودم که چی میخوام. الان هم تو مسیر درستی ام. ینی بهترین واسه من دقیقا همینیه که الان توشم. و الان شریف هدفم نیست اصلا که بخوام بدست بیارم. اهدافم چیزای دیگه ای هستن.

من ک نگامیکنم ،و ی جاهایی ک خوبن دمشون گرم وی جاهاییم واقن ب نظرم احسا۳۰میرن جلو تا عقلی و منطقی...اره عموما هجوم نقد و انتقاد بسمتشون زیاده چون ب هر حال مخاطبشون زیاده و سلیقه ها هم متفاوت،بله بله:))من کامنتی ک دادم حس خودمو گفتم ،وگرنه توپستاتون متوجه شدم ک اقتصاد میخونید ،و ب شدتم بهش علاقه دارید :))چی از این بهتر:)
بله خب ادم همیشه حسرت استعدادو میخورع طبیعیه،اما ایشالا همین استعداد رو تو رشت خودتون بخرج بدید وبتونید درش رشد کنید ،و اینک مسلما راه موفقیت همیشه هس ب شرطی ک بخاییم موفقیتو ،این خیلی خوبه ک ب این نتیجه رسیدید تو مسیر درستی هستید،این روزا خیلیا با خودشون ب توافق نرسیدن
پ.ن فک کنم شریف اقتصادو اورده مطمن نیستم:)ایشالا اگ رفتنی نشدید و این جا موندید ارشد :)امیدوارم ی روزی اقتصاد این مملکت رو نجات بدید:)

عجیبک یکشنبه 6 خرداد 1397 ساعت 23:16 http://ajibak.blog.ir

راستی من یادمه ۷ سالم که بود تو یه برنامه کودک شرکت کردم تو مسابقه بودم و اولین بار یه استودیو رو دیدم خیلی عجیب بود به نظرم. سقفش پر دم دستگاه بود پر دوربین و بند و بساط ربطی به شهری و روستایی نداره! همه تعجب میکنن!

اره منم خودم ۵،۶ساله بودم رفتم برنامه کودک،و طبیعتا برام جالب بود و درسته ب شهر و روستا ربط نداره
اما اون برنامه ....میتونس نشون نده یا درباره شگفتشون حرف نزنه ،من بازم معتقدم نباید نشون میداد ب هرحال برنامه اون روز ویژه اختصا۳۰مال اون روستا و حالا مساعلش بود واینکتوبرنامه کودک ادم میتونهچارتا بپر بپر کنه خودشوخالی کنه،ولی اون بچه ها ک نمی تونستن ازسرو کول علیخانی بالا برن تا یکم از هیجان و ذوقشون کاسته بشع...:)

عجیبک دوشنبه 7 خرداد 1397 ساعت 01:53 http://ajibak.blog.ir

اقتصاد واسه مستر و پی اچ دی داره.
دعا کن برم زود تر:)

اهان نمی دونستم اینو
پ ایشالا بری ،چون موندن بی فایدس

محدثه دوشنبه 7 خرداد 1397 ساعت 20:07 http://konkour97.blog.ir/

نه اصلن ناراحت نمیشم حتمن بگو !
خیلی خوشحال شدم وقتی گفتی خواننده ی خاموشم بودی!
پس هر دو همو تا حدودی میشناسیم و خیلی وقته با هم اشناییم بدون اینکه رو کنیم

حتمن حرفتو بهم بیا بگو اصلن ناراحت نمیشم!

نه بابا هم ریاضی داریم هم تجربی هم زبان هم انسانی!
ولی باشه عزیزم هر طور راحتی کاملا میفهممت

اره ب صورت اب زیر کاه طور بودیم:)))
باشه میگم عواقبش پا خودت
من ک میشه گف از ابتدای نوشتنت خوندم:||عجب
مر۳۰ک درک کردی:))

محدثه سه‌شنبه 15 خرداد 1397 ساعت 18:47 http://konkour97.blog.ir/


اقا اینجا یکی دو روز غیرفعال نبود؟؟؟
یا من توهم زدم؟؟؟

جوابمو ب عجیبک بخون پست اخر کامنت اخرش ....من این جارو دی اکتیو کردم موندم چیطوری باز شد:|||||||||
عایا الان من توهم زدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد