باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی
باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی

بد شد حالم خوب نی ن ناهار خوردم ن شام از چهارشنب...

دیشب اقای فیزیک...من ارزوم این بود ک اقای فیزیک این کارو بکنه ولی نه این طوری...گف کاش این هفت میومدی و من...

اون جا ک گفتم شاگردای جدید و خندید گف تو خودت خوب میدونی جای خودتو داری

دیشب بابام میگف این دو تا دبیر واسه هیچ شاگردی این طوری نبودن مخصوصا اقای دیف...و من شرمنده این دو نفر خانوادم ک از خجالت تو اتاقم پنهانم...

دیشب مطمن شدم ک فراتر از تصورم این دو نفر این دو تا استادمو دوس دارم و میپرستم مگ داریم اینقد عشق مگ میشه

مسلسلی پیگیر باشی تا ب من برسی دلم برات تنگ شده اقای فیزیک خیلی هم‌...اقای دیف نگم تو روک این هفته میومدی خونمون دیشب امروز...کاش برا من این کار هارو نمیکردید
اقای فیزبک ب بابام گفت بود پریسا از جدی ترین شاگردای من بوده بابام وقتی میگف با ی حسرت عجیب و غریب ک از پدر من ب دوره...

موقع مدرسه روزایی ک فیزیک داشتیم مخصوصا سوم دبیرستان چون دوم ما رابطه ی بدی داشتیم ب طوری ک خخ وقتا گریم میگرف از دستش ...اما سوم...وقتی میومدم خونه ،میگفتن فیزیک داشتی؟همیشم ب بابام میگفتم چرا عاغه اقای فیزیک محرم من نیس من ی ماچش بکنم؟؟بابامم میگف خو برو ماچش کن ،میگفتم من ک مشکلی ندارم چون دقیقا مث پدر میمونه برام منم مث دخترش ولی حیف نمیشه ،واقعیت من کلا از ماچ و موچ متنفرم وقتی دلم بخاد یکیو بماچم خیلیه همیشم کساییو میخام ک نمیشه:)خل شدم میدونم یا اقای دیف لپاشو بگیری بکشی

همیشه ب بابام اعتراض می کنم ک خدا باید ی تبصره ایی برا ادم های شبی ب من میذاشت...بیچاره بابام ،مامانم این موقه ها میگ خب برو بگو اون دو تا مث پدرت دوست دارن دیگ چ مشکلیه ؟بعد میگم مادر من برم بگم اجازه هس ک چی؟:)یا دوست بابام اقا امجد...اونم همین طور دیشب ک اون طور شد اومد بالا سرم و دل داریم میداد و من ک مقاوم میگف پری دل من پاشو وضو دارم نشکنش ک بیچاره شکست چون من قفل شده بودم ...دیشب کلا همه ب من محرم بودن انگار...

مامانم بعدا میگ دیشب موقعیت خوبی بود ماچتو بگیری:)اونم اقا امجد ک چقد حساس کلا ولی من انقد حالم بود قبول میکرد:)اقای فیزیکم ی بار ی سوتی خخخ بد دادم سر کلاس ک ب طوری اقای فیزیک تا چن دیقیقه از خنده دور از جونش مرد ،بعد نگام کرد و گف ،ن ک اصن تو باغ نیستی فقط خنده دار بود برام هرکی اینو میگف ی چی بهش میگفتم ولی تو مطمنم خودتم نفهمیدی چی گفتی ،و همین طورم بود من بعد س ماه معنی حرفمو فهمیدم...

دلم براششش خخخ تنگ شده خیلییییی انگار ن انگار دیشب کلا من همیشه دل تنگشم فک کن تو خودت عشق فیزیک باشی و استاد از فیزیک دوس داشتنی تر چی میشه

خل شدم از خجالت محبتشون دارم اب میشم و چرت و پرت مینویسم

دیشب ۱۲شب با زیر شلوارلی سبز و نقاشی شده تو ی رستوران خخ شیک با اقا امجد و من...شریف باختم باختم باختم بغض  ی تو گلومه کشندس کاش راحتم کنی

صدای اقای فیزیک و‌دیف تو ذهنم مدام میپیچه و دیونم میکنه اقای فیزیک میخندید تا بخندم اقای دیف ک شوخی میکرد ...اقای فیزیک و دیف خیلی دوستون دارم متاسفم ک بازم شرمندم

میدونی بدترینش چیه اینک من نمی تونم برم بگم ببخشید ک نشد ک فلان ک بهمان تا ابد سکوت می کنم همیشه نتونستم ب ادمایی ک خیلی دوسشون دارم حس واقعیمو بگم

نمی تونم ب خانوادم بگم من شرمندم و معذرت میخام ک س سال علاف من شدید تا ک من...من همین طور سکوت می کنم و مسلما برداشت اینه ک من ادم بیشعوریم و قدر نشناس ولی واقعیت این طور نیس من ی دنیا شرمندم ولی حتی انقد بی غیرت و بیشعورم ک جرعت عذر خاهی ندارم ...من هرگز ب ادمایی ک عاشقانه دوسشون دارم نتونستم حالی کنم ک چقد دوستون دارم هر بارم اومدم نشون بدم با کارام حداقل زدم گند زدم مث الان مث امروز...

من دل تنگ همتونم ... صدای خنده ها تون تو گوشمه هنوز









نظرات 4 + ارسال نظر
بهااار جمعه 8 تیر 1397 ساعت 18:29

هعیییییی

هیع ،ایشالا برا من بوده باشه
و تو کنکور خوبی داده باشی

parisa جمعه 8 تیر 1397 ساعت 21:40 http://parisa77.blog.ir

پریسااا برو یه چیزی بخور آخه خیلی بده اینطوری که!!
ببین پریسا منم الان حالم کپی توعه، ولی که چی بهش هی فکر کنم و بیشتر عذاب بکشم؟!
بیا حداقل تا نتایج فقط زندگی کنیم! پریسا 3سال تحمل این درد و رنج کنکور کار هرکسی نیست! منو تو هرچقدر کم کاری کردیم ولی سه سال از عمرمونو گذاشتیم...!
بیا یه ماه از همه چیز فارغ بشیم...
بیا به این روح خستمون استراحت بدیم...
فراموش کن پریسا، 7تیر97 ،8تیر97 گذشت...!! فکر کردن بهش نابودمون میکنه...!

پوووووووفففف هر ثانیش مرگ پریسا
خخخخخ سختمه اصن انگار استخونام دارن میشکنن
خخخ بده حالم
پریسا ایشالا تو کنکور خوبی داده باشی
پریسا اصن نمی تونم هنگم خخخ بده خخخیلیییی
پریسا تو بگو حداقل برنده ایی..
اره حداقل من فقط عمر گذاشتم

بهااار جمعه 8 تیر 1397 ساعت 21:55

شانی من... همه عوامل دست به دست هم میده تا ما باهم صحبت نکنیم اصلا تف به کنکور

ببخشیدبهار بد قول شدم
حال خوبی ندارم بهت پیام میدم الان معذرت میخام واقعیت کلمه هایی ک اینجا تایپ کردم یک دهم حال من نیس

عجیبک جمعه 8 تیر 1397 ساعت 23:08

احساساتت رو درک میکنم. منم دوسال کنکور یه استاد ریاضی بودم که بینهایت دوستش داشتم و همین الانم هروقت برمیگردم خونه میرم میبینمش. واقعا خدا حفظ کنه اینجور استادارو.
این چیزی که میخوام بگم حرف خودته. تو گفتی هیچوقت دیر نشده و همیشه رسیدن به اهداف و آرزوها ممکن و در دسترسه. خودت رو نباز‌ باور. تو به بهترین چیز ممکن میرسی. مصمم باش بجنگ. ای کاش شرایط طوری بود که میشد باز پشت کنکور بمونی. اما الان پشت کنکور موندن خطرناکه. البته این نظر منه. و البته هرسالی که با پشت کنکوری بودن بگذره آدمو داغون و بیمار میکنه. تو به حقت میرسی. ایمان داشته باش به این حرفم.

این استادا گلی از گل های بهشتن
ینی من انقدر دوسشون دارم ک ناتوانم در بیانش اصن مث ی پدر خیلی دوس داشتنین مخصوصا این دو نفر پووفف عجیبک ی بخشی از دیوانگیم برا همینه اصن دارم له میشم ...خدا حفظشون کنه واسه هممون
عجیبک اره ارزو هس نمی دونم حال عجیبی دارم
ولی من دارم ب موندن دوباره فک می کنم عجیبه؟
خانوادم ک بیچاره ها ظرفیتشون تکمیله نمی دونم باید فک کنم نیاز ب فکر دارم ولی انقد ذهنم پریشونه ک اصن قدرت تصمیم گیری رو ندارم ...
پ.ن واسه چی نخونم اون یکیم همیشه میخوندم ولی من ی عادت بد دارم کلا چراغ خاموش میامو میرم ولی سعی می کنم حداقل برا تو روشن باشم :)ممنونم برا همراهیت:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد