باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی
باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی

مرضوعنوان

باید اعتراف کنم من مریضم:|

از اونایی  ک خخخ خوششون میاد زجر بدن خودشونو ی ادم ب شدت افراطی واقع گرا که هیچ جوره پایینم نمیاد

مثلا شب کنکور هرکی هرچی میگف من میگفتم نه در صورتی ک اگ یکم از این واقه گرایی فاصله میگرفتم شاید

ن ب اونایی ک خیلی سرخوشن ن ب من این واقن بده بارها و بارها دودش هم کورم کرده

اصن ی واقع گرای حال بهم زنم

الان چن تا پست میخوندم مردم چقد شادن بعد من ...واقع گراییم هیچ وق نذاشت من خوش حال باشم

ب قول بابام تو موفقم بشی هرگز راضی نمیشی :|راس میگ من هرگز رضایت ندرام ینی ی کمال طلبی کثیفی دارم

تخمین سنجش برا من ۲۰۰شد بعد من چ کردم:||حالا نمی دونم چن تا صفر میره جلوش:||واقن کنکور :||||انقد ک وایی..

کلا از بچگی این طو  بودم ازدبستان ۲۰کلاس میشدم بعد مث مترسک بودم حس میکردم کمه

نمی دونم من از جون خودم  چی میخام نمی دونم ب چی باید برسم ک تا بگم ب خودم افرین

با این رو حیمم فقط دارم موفقیت هامو خاک میکنم و بهترین هارو از خودم صلب باید اعتراف کنم این بده و ی نوع مریضیه حالا اگ ی چیزایی بگم اصن غیر قابل باوره...

ی توقع عجیبی از خودم دارم ک مریم میرزاخانی نداشت خو تهش من چی میخام نمی دونم ...ی عدد دیوانه ادمم

ب طوری ک اقای فیزیکم بعد این چن سال بهم گف و رسما هم گف این نابودت کردت،اقا جان دیف همیشه میگف و قسمم میداد نکنم این کارو ولی من دست خودم نیس اصن راضی نیستم هرگز...اقا جان فیزیک گف ،تو موقه مدرسم همین طور بودی سخت ترین امتحان تو سخت ترین سوالو حل میکردی بعد عوض اینک خوش حال باشی همش ب اون دو تا سوالی ک حل نکردی زوم میکردی و مثلا اون ده تا سخت دیگ ایی ک حل کردی نمی دیدی و کلیک میکردی رو اون  دوتا دقیقا کاری ک برا کنکور کردم این چن سال ب تسلطم فک نمیکردم همش میگفتم من اون دو تا مبحثو بلد نیستم خو بدرک بلد نیستی الان خوب شد اونیم ک بلد بودی نتونستی استفاده کنی اخ پریساااا کاش میشد بزنمت تا بمیری...سوم دببرستان امتحان ترم اول ی سوال خازن داد :||اصن ی چیزی بود دبیر جان مدلش این طور بوددر حد  ۱۲

نمره قبولی تیزهوشان سوال میداد بقیشم جدو ابادمونو میاوردیم ب یاد سر جلسه میگف ۱۲برا قبولی ک کسی بهونه نداشته باشن بقیشم میخام بهترین هارو بیابم وکی واقن اره

عاغا سوم دبیرستان از اون ۸نمره ی سوال دو نمره ی خازن بود خخ شیک گف بچ ها حالا میخاد اونو ج ندید :||حالا من گاو:|

سوالای دیگ رو تن تن حل کردم پرییدم رو اون خازنه

بعد دبیر جانو صدا کردم ی سوال کوچیک داشتم جوابمو نداد:|گف تا اخرش خودت برو

خلاصه حلش کردم بعد امتحان همه گفتن اخریو ج ندادیم :||من گاو :|خب پنچر بودم اصن ناراحت

جوابا ک اومد من تنها کسی بودم سوال اخرم درس بود ،دبیر جان وقتی بهم گف فک کرد حالا من جیغ و داد اینا مث گاو دوباره ب دبیر جان گفتم ببخشید دستتون بردارید دستش رو ی سوالیم بود ک غلط اونم اخرش ،گف چی شد گفتم اونم غلطه گف :مرض:|

من تا دو روز گریه میکردم:||||||اصن یادم نبود عوضش چیو حل کردم...واقن ن اداس ن فیلم ن هیچی نمی دونم چرا این طوریم ...

این ی نمومنش بود از این بدترم دارم ک خجالت میکشم بگم

باید ی فکری کرد با این روحیه هیچ ک ب هیجا نمیرسم افسردگیم میگیرم میفتم یگوشه کپک میزنم ک بااین جای داستان خخ فاصله ایی ندارم

پ.ن شتیک؟؟؟رفتید ؟؟؟واقن؟؟؟

پووووووففففف...نمیگم خدافظ بدم میاد از این لغت ولی ارزوی بهترین هارو براتون دارم هم شما هم شتیک...





نظرات 4 + ارسال نظر
عجیبک شنبه 9 تیر 1397 ساعت 17:14

کمال گرایی به نظر من خیلی ویژگی خوبیه. اما وقتی افراط شه توش دیگه اسمش کمال گرایی نیست. بیشتر میشه حرص و آز.
نمیدونم چطور میشه این حس رو کنترل کرد. بهرحال شخصیتت اینطوریه دیگه. خیلی خیلی کمالگرا. باید پیدا کنی راه مدارا با این ویژگی رو. و الان خیلی جوونی راه زیاد مونده. وقتی وارد دانشگاه شی با یه مسائلی رو به رو میشی که باعث میشه ابعاد دیگه ی شخصیتت رو بشناسی. من و تو هم سنیم. ولی خارج شدن از مرحله ی کنکور خیلی آدمو تغییر میده. مخصوصا ماهایی که پشت کنکور موندیم خیلی سریع تر از بقیه تغییر میکنیم چون مغزمون قدرت تحلیل بیشتری داره. لازم نیست از خصوصیاتت بترسی به زودی راه بهتر شدن رو پیدا میکنی.
الان تو مرحله ی سختی هستی. وقتی یاد تابستون بعد کنکورم میفتم دلم میخواد سرمو بکوبونم تو دیوار! بس که سخت بود و زجر کشیدم. منم مریض بودم انگار. همه ی ضعفام با یه نامیدی وحشناک قاطی شده بودن و انگار دنیا رو سرم خراب شده بود. ولی زود تموم میشه نگران نباش خیلی زود خوب میشی. من فکر میکنم اونقدر هم که فک میکنی بد ندادی کنکورو... درصداتو گرفتی؟

اره واقن خوبه من هرچیم دارم اندکش از کمال گراییه
ولی دخترم این مدت خیلی بد شد ب قول خودت افراطی اصن افتضاح هرچی میکشم از این نکبته:||
خیلی بد شد برام اصن دخترم اگ بگم باور نمیکنی چ وضی دارم با این اقا کمال ،...ولی واقن باید ب فکر درمانش باشم اگ این طور پیش بره ک دیگ هیچ..ینی اگ تعریف کنم محاله باور کنی:||جوری ک خودم مغزم سوت بلبلی میزنه
ن دخترم خخخخخخخخخخ خراب کردم واقن خراب شد کاش واقن توهم بود دخترم ولی متاسفانه...هیععععع چ بد شد...
واقعیتش من جرعت درصد ندارم مطمنم سکته می کنم میذارمش خود سازمان زحمتشو بکشه دو تای دیگم این کارو نکردم ...خخخ ترسناکه بنظرم اصن جرعت این حرکتو ندارم

عجیبک شنبه 9 تیر 1397 ساعت 17:19

خیلی خوشهالم که این پستت عنوان داره. دوتا قبلی نداستن و این ینی حالت بهتر شده الان.

دخترم:))صدات میکنم:)خل شدم تو ب دلگیر نگیر
سپردم ب زمان دخترم ،حالم همونه ...
عنوانم حرصمو روش خالی کردم

عجیبک شنبه 9 تیر 1397 ساعت 21:53

دخترم اینجا که عجیبکم تو وبلاگ خودم بم نگو عجیبک:)))))
پس اگه درصد نگرفتی خودت رو اذیت نکن. معلوم نیست. ولی به نظرم درصد بگیر که برنامه ریزی کنی واسه انتخاب رشته ت

من دیگ رفت تو کلم دخترم اصرار نکن دخترم
ن واقن جرعت این یکیو ندارم ...انتخاب رشته ک میکنم ولی محدود ک اگ نشه بمونم :|||

محدثه یکشنبه 17 تیر 1397 ساعت 18:25 http://mygraydays.blog.ir/

باید برم سرمو بذارم بمیرم :|||
خاک تو مخم کنن الهی

پستاتو میخونم ، میبینم ناراحتی از کنکورت ، از اتفاقایی که افتاده برات ، اما بلد نیستم امیدواری بدم ! بلد نیستم هم دردی کنم ! بلد نیستم دلداری بدم! بلد نیستم چطور بنویسم که دلت روشن شه ...!

واقعا از این لحاظ متاسفم که انقد بی زبونم! :(((
ولی بدون از غمت غمگین و از شادیت شاد میشم
موفقیت و شادی و سلامتی خودت و تک تک عزیزات واقعا آرزوی دلمه

عه حیف جلو دستم نیستی وگرنه میزدمتخدا نکنه ...
دیگ اتفاقیه ک افتاد حسرت نشدنش تا ابد هس ولی خب اراده خدا بود واقن قرار بود بشه و از دست ما خارج...
کنکور م نمی دونم چی بگم ،زندگی هرچی جلومیره تازه میفهمی کنکور هیچ بود امیدم ب خداس خدا نشونم دادخیلی چیزارو...ک شاید حالا حالا نمی فهمیدم‌..اتفاق عجیبی بود امیدمون خدا س...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد