باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی
باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی

دیروز دبیر جان زنگ زد

اون موقه تو خونه خودمون بودم مشغول تمیز کاری

بعد ازش عذر خاهی کردم بابت گندی ک گوشیم زد :|بعد گف این چه حرفیه سعادتی بود صدا تو بشنوم:)خلاصه امار خونه روگرف و هزینه و اینا ک ی لحظه کمرم شکست این همه هزینع:|

بعد پرسیدن ،جواب کنکور:|گفتم دوهفت دیگ ،گفتم خدا کنه نیاد حوصله اونو دیگ ندارم با خنده گفتم:|خیلی جدی گف واقیت ک باید بپذیری...وقبولش کنی...

بعد تلفنو قط کردم اوچیک بسیور منو مسخره کرد...ک این چ مدل حرف زدنه:(دبیر جان ک حال و احوال من بلد نبودم چی باید بگم حتی برای همسرشون...

امروزم ظهر رفتیم براطراحی کابینت ،بیچاره رو خل کردم؛|

تو سانت و اندازه گیری نمی دونم چرا انقد گیر میدادم...اون تقریبی براش مهم بود من گیر میدادم غلطه:)

تهدیدشم کردم لفتش ندی:|بابام میگف اروم اروم :))

خدا کی خونه مون ،اماده میشه

امشب بعد مهمانی دوباره رفتیم ی سرکشی ،،،حالم میگیره وقتی میرم ...له ام میکنه...نابود...اون دیوار های سیاه...ک دیگ گفتن رنگش بی فایدس قبل خودش مولتی کالر بود گفتن دیگ رنگ بشه بعد ی مدت دوباره سیاهی ،رنگو پس میزنه ب همین دلیل کاغذ دیواریش میکنیم...یا سقف رومجبور شدیم کناف بزنیم هزینش زیاد شد...یا پنجره ها رو کلا عوض کردیم...اون الومنیوم یا پلاستیک برا pvc??خلاصه دور شیشش سیاه مطلق...یا پکیجی ک سوخت...قبل خودش ی مارک‌خوبه خارجکی بود الان دیگ ب دلیل این حجم هزینه از تولید داخلی حمایت کردیم:))

سایر وسایل برقی یخچال و ظرفشویی و لباسشویی و اون وسایل خوراک پزی اسماشونو نمیدونم:)اونام ک موندن...امروز بعد کلاس با خاهر رفتیم قیمت گاز رومیزی تولید داخلی یک و دویس:)

البت بابا گف اینو دیگ داخلی نه؛))

ولی واقن موندم ...ب دبیر جانم میگفتم هر روز گند ی جایی در میاد..‌اخ پرده رو یادم رف...پرده هامون ک سوخت...ی تاج بالای پرده هس اون ک یادم نیس چ بلایی سرش اومد...فقط خوش حالم فرشارو ک فرستادع بودیم برا شستن زنگ زدن گفتن پاک شده ک حالا ببینیم از پاکی منظورشون چیع فرشی ک ...هرکی میدید میگف کارش تمومه...فرشا وحشتناک کثیف شده بود...دو برابر هزینه دادیم برا شستن چون گفتن با ی بار شستن پاک نمیشه ب کارخونش زنگ زدن باچی پاک میشه:|امیدوارم واقن پاک شده باشه

مبل ها رو هم فرستادیم شستن...البت بخشی از چرما اسیب دیدن ولی واقن دیگ پولی نمیمونه برا خرید مبل...تلویحا باهاش کنار میایم ...تی وی هم ک ترکیده:|

لوستر نیز لامصب لوستر چقد گرونع:(همون لوستر ما دو تومن  دو‌نییش ک دو تا از اونا چار تومن دوتای دیگم دونه ایی یک‌تومن...ینی ساده ترین خسارت تقریبا شیش تومن ،پیدا کنید پرتقال فروشو برا سقف و کناف بالا بیس تومن شده:ا(وای خدا...لوستر رو فرستادیم تعمیر مث اینک دو تاش ک نابود دوتای دیگم معلوم نی...احتمالش خخخخخ ضعیف چون دقیقا تو اتیش بودن و ی قسمتاییش شکسته اون گوی و ایناش‌‌..

از بیمه هم خبری نیس اگرم‌بدن تهش بیس تومن ینی خرج سقف هم نمیشه.حالا اونم کاش بدن

...موندم این همه وامو چ جور پاس کنیم...خدا اااا :))چی بگم:)

کل خسارت ی طرف ،برای من تابلو فرش خاهرم فقط...برا هممون البته...خیلی بد بود از اون روز هر بار میرم خونه ب دیواری ک تابلو رو زده بودیم نگاه میکنم نبودش اینک سیاهه و نشونه عای اتیش ،هر ثانیش برام...کاش ک بی فایدس کفران نیس خدا جان می دادی خودت ولی کاش میموند...یا عکس دوس داشتنی دو سالگیم رو یخچال...۲۲روزگذشتع...یا...یا...یا...شکرت خدا جان با تمام وجودم گاهی اینارو‌میگم فک نکن بیشعورم قدر دان سلامتی خودمو خانوادم نیستم ولی من بندم با ی ظرفیت:)بذارش ب حساب دلتنگیم برا همه چیز برا همه چیز...

اقایونم اختلاس میکنن نوش جونتون...د شورشو دراوردید...۹۰هزار میلیارد دلار ینی چی؟ب قول داییم ینی کشور بخری ینی باهاش میشه رو امریکام اثر گذاشت

با دم‌شیر بازی نکن...بله خب امریکا هیچ غلطی نکرد...ی پیام توییت کرد بعد چن دیقه قیمت ها ترکیدن...

امروز اقای کابینت میگف هفته قبل پیچ:|۲۳تومن الان ۸۰:||...

یخچال ۳۰میلیون:||||ی ورژن جدید سامسونگ:|||

هر موقه مجلسو نشون میده ،میرم تو فکر کی واس من تصمیم میگیره...

خط فقر شده چهار میلیون...کارگر ی تومن حقوق داره اگ‌بیچاره بهش بدن معلما دو‌نیم... اکثرجامعه مارو کیا تشکیل دادن :||همین دو قشر...چی میشه گف اصن می تونی بگی...

منتظر ظهور بمونید...بعد برید برا فرج طلاهاتونو بندازید تو حرم امام رضا ،بعد بوق هایشان را با بوق بگیرند با بوق روی اب...

گاهی فک میکنم لیاقت این ملت همینه‌..مام گرفتاریم چون ...بوق و‌موق های زیاد....



...ب امید روزی ک برم واقن از ته دلم میگم رفتن از این خراب شده ب جرعت میتونم بگم جزو اهداف اصلیمه و میشه گف ی جور اولویت اول ...زن دایی میگ تو روز چقد مراجعه کننده برا مشاوره ،برای مهاجرت داره  البت قبول نمیکنه بناب چم‌و‌خمش ،خاستم بگم شماره منو بهشون بده:)،نوبت مصاحبه برای پذیرش تحصیلی واس المان الان بری چن سال دیگ نوبتت میشه:|||||||

 دوس داییم استرالیاس ،اومده ایران ی مدت برا تفریح پیش خانواده و اینک دخترانش زبان پدری رو یاد بگیرن:|مادرشون مال همون جاس...دغدغه رو فقط،بعد این جا طرفn  تا میزاید با امکانات افغانستان بزرگشون میکنه جهان سومیه دیگ.. ،کیف میکنه درامد دلار مخارج ریال:))


طلاق تو‌اروپا ب طورچشمگیری کاهش پیدا کردع...بعد ما...

اینام ک بدرک نرخ بی کاری امریکا شددو درصد...طبق قولش عمل کرد...اینک من از این بشرچقد متنفرم بمونه ولی با یچیش حال میکنم کلع خراب یحرف بزنه عملیش میکنه ،ینی تا الان وعده های دوران انتخاباتشو عملی کرد ...نرخ بیکاریش اشکارای همه چیزه..ما هم از اپشن های رایگان ،قبر مفتکی نصیب تهرانی هامون شد:)اب معدنی هزار...

Vsای ک مد شده بود اخبار ما صبحا ک پاشیم و میخونیم و‌میشنویم و اخبار سوعد:)مرگ دو گاو:)

ما اون‌وق...از اتیش بگیر تا اختلاس ینی رسما این جا کاربرد داره ازشیر مرغ تا جون ادمیزاد...

سعی کردم ا.ع و م.م رو باور نکنم چون دیگ همین سوسو ی امید ک ندارمش برام نمیمونه:|






اسمون ،چقد قشنگ بود البت از خونه ما...

امروزم کلاس زبان،بعد اینک داوطلبانه رفتم پا تخت ،و اومدم نشستم گریم گرف...واقن اشک تو چشام داش کورم میکرد بغض خفم کرد...دقیقا علت شکستم برام تداعی شد...بعد کلاسم داد زدم گفتم دو سال شریف نشد و نمیشه چون من ی احمق و ترسوم...استاد کلاس زبان ی خانوم خیلی شیکیه عاشق اون لهجشم ک ادم فک میکنه ناف اروپا زاییده شده...

بعد کلاسم اومدیم ،با دایی و باران و خاهرم کلاه قرمزی دیدیم و هار هار خندیدم

هر قسمت کلاه قرمزی بدون اغراق ۴،۵بار دیدم  تو‌تی وی و قسمتای باحالشم اپارات مجدد دیدم :||میمیرم برای اقای مرجی:)هربارم میرم تو‌تی وی ب طوری ک حل شم باعاش و ها هار میخندم و هرکی یم حرف بزنه تذکر میخوره،فامیل میگف جم کنی م ب سیاهی شب نخوریم:))ایییی خدا :)))مهندس فامیل:)

ای فیلم میده ساعت ۷:)))

امشب تو مهمونی میگفت مث اینک امسال راضی؟راحت اومدی مهمونی...

مادر بزرگم سر شام ک کمرم درد گرف ،و ب بدبختی تحملش کردم ،مادر بزرگم فهمید چون کنار من بود ،عموما پیش من میشینه:)

وقتی پا شدم خیلی خشن گف انقد با اون کتابا ور رفتی خودتو ناقص کردی ،بنداز بره ،لبخند زدم و گفتم باشه:)

مثل خررررررر دلم براش تنگ شده...

و خر گونه ترررششش کاری نمی تونم بکنم کاش ی بار فقط ی بار برگردم سر کلاسش...

و ی اعتراف،شریف نمیشه و دارم ب این فک میکنم منی ک از اول دبیرستان روزها و ماه ها و ثانیه هااا ب خدا ثانیه ها تو رویاش بودم رسما زندگیش کردم ،چ جوری میشه ...بغضه ک گریه میشه یکسره

خیلی ترسوم خیلی....ضعیفم ...

شاید اگ ترسو نبودم ...شاید هات بخوره تو سرت




چقد دوس داشتم این بار خالی نباشه ،این بار...کاش ...

و منی ک تا ابد شرمنده خودمو زندگیم و ادمایی هستم ک بی دلیل دوسم دارن و من عاشقانه برایشان میمیرم...

و هیچ ماری ازم بر نمیاد برمیومد ولی صلبش کردم

شریف ی دانشگاه نبود برا من ،نبود ک نبود ...نمی تونم حسمو ب کسی بگم شاید برا همینه خیلیا ک متعجبن برای ی دانشگاه مگ میشع...واقعیت قرار بود...نشد دیگ...شریف ی دانشگاه نبود همین برای پریسا‌...

این حال هر شب منه...این بغضا این دردا این بغضی ک لامصب نمی ترکه ...

هر شب این موقه سر درد ها میان...و میان ها...

چ راحت باختم خیلی راحتر ا ز انچه ک بهش می اندیشم و می اندیشی...و چ کس خبر از دل من دارد...خدایا اسمونت امشب خیلی قشنگ بود از دم در خونه مون خیلی قشنگ بود ماه کامل بود تقریبا و تو ابرهای سیاه چن تا ستاره و اسمان زیبای خوش رنگ سرمه ایی...واقعیت ب اسمان حسودیم شد...





نظرات 1 + ارسال نظر
دخترت شنبه 6 مرداد 1397 ساعت 19:44

سلام پریسا ی عزیزم
خیلی خوشهال شدم که کامنت هاتو خوندم و دیدم جویای حالمی. یه دو روزی هست خوب شدم خداروشکر.
برات خیلی دعا میکنم که زودتر مشکلاتتون حل شه. مرحله ی سختی از زندگیت هستی اما سال دیگه این روزا فقط خاطره ست و اتفاقای خوب برات می افتن.

:))اخیش ی خبری ازت اومد
خیلی نگرانت شدم خداروشکر ک بهتری:)ایشالا گم شه بره دیگ نیاد:)
مراقب خودت بیشتر و بیشتر باش
ممنونم ازت امیدوارم همین طور بشه دختر مادر...:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد