باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی
باور هایی از جنس تو

باور هایی از جنس تو

و تو پایان ویرانی منی


یکی بود کی نبود زیر سقف کبود

دختر کی بود ...

عاشق هدفش جون میداد براش با هدفش روزا ماه ها وسال ها زندگی کرد برای هدفش تا مرگ رفت برای هدفش بار ها و بار ها بهش گفتن اگ ...ب خاطر هدفش سلامتیشو از دس داد ب خاطر هدفش با تمام دنیا خدافظی کرد برای هدفش هر روز صورت جونش پر از چین و چوروک شد تمام تفریح زندگیش شد حل کردن سوال دیف و فیزیک همه زندگیش...

عمر گذاشت بشماریم با هم ،۱۷،۱۸،۱۹،۲۰...

براش مهم نبود تو بگو ی درصد ...میگف اگ برسم وقت رسیدن تمام این غما تبدیل ب شیرینی ابدی من میشه ،اقای دکتر تو تهران بهش گف ،پریسا اگ میخای سلامتیت برگرده با هدفت خدافظی کن ،کله خراب قصمون خندید و گف زندگی بی هدف مگ معنی میده ...اون کله خراب تر از این حرفا بود اون عاشق بود میفهمی عاشق...برا اولین بار ک دیدش وجودش میلرزید از ذوق...کله خراب امشبم بازم ب اولین دیدار فک کرد...

او عمر گذاشت ،زندگیش را وقف کرد ...ب خودش قول داد تلافی این سال های انتظار را دراورد قول داد ،قول داد تلافی انتظاری را ک ادم هایی عاشقانه دوستش دارد را هم داورد قول داده بود اشک مادرش را از ذوق دراورد قول داده بود ب خودش بارها از شوق ب استادش زنگ بزند و داد بزنه ممنونم برا بودنت حمایتت برا اینک بودی از ازل تا ابد قول داده بود لپ باباشو بکشه قول داده بود خاهرانش را سفت در اغوش بگیرد برا این سال ها همراهمیشان...اما...

قول داده بود تلافیش را از دل خودش هم دراورد ،قول داده بود پریسایش را سفت در اغوش بگیرد و بگوید مرسی رفیق من مرسی قهرمان من مرسی وجود من ک بودیو ماندی

قول داده بود خدا را هم در اغوشش بگیرد و بگوید مرسی ک نگاهم کردی ممنونم ازت قول داده بود...قول داده بود...

حالا او می ماند و حسرت همه این نشدن ها....حسرت بد قولیش را

مادرمممم ببخش منو ک اشک را از روی شوق در نیاوردم متاسفم پدرم متاسفم  خاهرانم شرمنده تک تک تونم ،استاد من رفیق من شرمنده ،همه این سال ها کنارم بودیو و‌من...امشب میگی بهت تبریک میگم استاد من خورد شدم...استاد ببخش

من ضعیف تر از انم‌ک بیامو بهتون بگم شرمنده ،ولی این جا داد میزنم شرمنده ام...

پریسا ،وجود من شرمندتم ،تقصیر من بود رفیق تو‌میتونستی امشب شاد ترین باشی من صلب کردم ،من نذاشتم با خریتم با حماقتم پریساااا نمیگم ببخش چون من فقط میدونم چ گندی ب زندگیت زدم چ خیانتی کردم چ ظلمی کردم فقط می تونم بجم شرمندم ،پریساااا شرمندم تو‌میتونستی بهترین اتفاق برات رقم بخوره من نذاشتم با خریتام با حماقتام شرمندتم پریسا با همه وجودم شرمندتم

و خدا تو...ضعیف تر از انم ک از تو‌معذرت بخام ،بهت قول دادم در ملکوتت شادی ب پا شود...خدا شرمنده...

باختم برای سومین بار ...از همتون معذرت میخام...پریسا من تا ابدیت این جای زندگیم خاهم ماند حسرتش را تا ابد یدک میکشم ...پریسا تاریخ از این جا مرا گم خاهد کرد

ب تمام اشک هایی ک میریزد قسم پریسا من هرگز خودمو نمی بخشم...پریسا تو باختی چون من حماقت کردم...پریسا فقط من می تونم بفهمم ک حقت این جا نیس حقت این نبود پریسا صدام در نمیاد پریسا ...هرگز نمی تونم تو اینه دیگ‌نگاه کنم پریسا تو بازنده ی قصه ایی شدی ک ب راحتی میتوانستی برنده باشی پریسا شرمندتم تا ابد ابدیت ،پریسا من هرگز خودمو نمی بخشم ...شریف را باختی ن ب خاطر عدم سوادت نه رفیق من می دونم که تو ...نن پریسای من تو باختی چون من باوری نداشتم ب تو...می دونی پریسا زمانی باید دستتو میگرفتم رهایت کردم...پریسا دنیا ب تو اعتماد داشت من نه...میبینی خریتمان را...

پریسا معذرت میخام...فایده ایی ندارد چون تو را ب چیزی محکوم کردم ک حقت نیس...فقط می دانم زخمش دردش را تا ابد یدک میکشم






ازادی برایت یاد اور چه خاهد بود؟اسارت...قبلش؟؟خود من...




مادرم متاسفم ،بدنت لمس شد


نظرات 1 + ارسال نظر
دخترت پنج‌شنبه 11 مرداد 1397 ساعت 21:11

دنیا به آخر نرسیده. هرچند الان فکر میکنی به آخر رسیده. من قول میدم بهت. دنیا به آخر نرسیده.

ن دخترم دنیا ب اخر نرسیده من ناراحتم از ست خودم ک با خر بازیم از خودم صلب کردم...
و‌کذشت...ناراحت عمرم...همین...
بازم خدا هس:)توکل بر خودش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد